به گزارش روابط عمومی، همایش حماسی «زنان و کودکان غزه، فاتحان مقاومت» از سوی تشکل بانوان زباندان، معاونت تبلیغ و امور فرهنگی و بانوان طلبه بین الملل و با حضور اساتید و طلاب ایرانی و بین الملل جامعه الزهرا سلاماللهعلیها در تالار بیداری اسلامی برگزار شد.
سرکار خانم سیده زهره برقعی مدیر جامعه الزهرا سلاماللهعلیها، خانم شاکری معاون پژوهش، خانم شریفی معاون تبلیغ و امور فرهنگی، خانم یوسفی معاون آموزش، آقای حدادی فام معاون منابع انسانی و پشتیبانی و جمعی از مدیران و مسئولان در این مراسم حضور داشتند.
در این مراسم، بانوان طلبه بین الملل جامعه الزهرا سلاماللهعلیها از کشورهای تایلند، ترکیه، کشمیر، آرژانتین و غیره به روایتگری درباره حمایتهای مردم کشورهای خود از مردم مظلوم فلسطین و محکوم کردن جنایتهای رژیم اشغالگر صهیونیستی پرداختند.
شعرخوانی خانم شهربانویی طلبه سطح دو جامعه الزهرا سلاماللهعلیها و اجرای گروه سرود دانشآموزان مجتمع آموزشی تربیتی هدی، از دیگر برنامههای این مراسم بود.
روایت مادر شهیده معصومه کرباسی از عشق، ایمان و شهادت در لبنان؛ از عقد در شب میلاد حضرت علی(ع) تا شهادت در مسیر حزبالله
مادر شهیده معصومه کرباسی نخستین بانوی ایرانی شهیده راه قدس و مقاومت که سال گذشته در لبنان به شهادت رسید، به عنوان میهمان ویژه در این مراسم حضور یافت و از خاطرات دخترش سخن گفت و لحظات خاص زندگی او را بازگو کرد؛ دختری که در سال ۱۳۸۱ با دکتر رضا آقارضا ازدواج و از سال ۱۳۸۲ زندگی مشترک خود را در لبنان آغاز کرد.
وی با اشاره به آغاز جنگ ۳۳ روزه لبنان گفت: خانواده نگران بودند و بارها از معصومه خواستند به ایران بازگردد، اما او با اطمینان پاسخ میداد که میخواهد در کنار همسرش بماند و حتی تا پای شهادت نیز از او جدا نشود.
به گفته مادر این شهیده بزرگوار، از همان آغاز ازدواج، این دو جوان مسیر زندگی خود را بر پایه ایمان انتخاب کردند.
این مادر شهید با یادآوری مراسم ازدواج دخترش گفت: جشن عقد و ازدواج آنها در شب میلاد حضرت علی(ع) برگزار شد و حتی بخشی از مراسم از تلویزیون پخش شد. عروسی سادهای بود، اما رنگ و بوی ایمان و صفا در آن موج میزد.
وی ادامه داد: زندگیشان در لبنان بسیار ساده، اما سراسر آرامش و معنویت بود. خداوند پنج فرزند به آنها عطا کرد.
مادر شهیده کرباسی افزود: معصومه همیشه سوره طه را تلاوت میکرد و میگفت این سوره آرامش میدهد، مخصوصاً وقتی با معنا و تفسیر خوانده شود.
وی با شهادت دختر و دامادش اشاره کرد و گفت: وقتی پیکرشان به ایران آمد و فرزندانشان را دیدم، از چهره آن پنج کودک نوری از آرامش میتابید که مرا شگفتزده کرد. در حالیکه من و پدرشان بیتابی میکردیم، مهدی بغلم کرد و گفت: «مامان، چرا گریه میکنی؟ پدر و مادر من شهید شدند و شهیدان زندهاند.»
مادر شهیده کرباسی در پایان گفت: به وجود این پنج یادگار مؤمن و صبور افتخار میکنم. خدا را شکر میکنم که دختر و دامادم با اخلاص در راه خدا قدم گذاشتند و با شهادتشان مایه افتخار ما و امت اسلام شدند.
نظرات